کد مطلب:35876
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:18
آيا در مسائل اساسي و اصولي اسلام ميتوان تقليد كرد؟
اصولا پناهگاه بشر در مسائل اصولي و اساسي عقل و خرد است پيروي از هر مقاميولو هر اندازه بزرگ باشد، اگر توأم با منطق و استدلال نگردد، از نظر اسلام بي ارزش است، و در اسلام مساله اي بالاتر از توحيد و مبارزه با شرك نيست و قرآن كساني را كه بدون فكر در اين مسائل بدنبال اين و آن هستند چنين توبيخ ميكند: «ولاتَقفُ ما لَيس لَك بِه عِلم اِن السَّمعَ والبَصر والفُؤاد كل اولئك كان عَنهُ مَسئولا» اسراء/36 [بر چيزي كه آگاهي نداريد دل مبنديد، براستي گوش و چشم و قلب روز قيامت مسئولند.]
دانشمند بزرگ شيعه مرحوم علامه حلي صريحا از عموم علماء اسلام نقل مينمايد كه تقليد و پيروي از قول ديگران در مسائل اصولي كه راه درك و فهم آن براي همه باز است، حرام است و هر فردي بايد اين رشته از مسائل را از طريق دليل و گواه خرد بدست آورد اينك عين عبارت ايشان را در اينجا نقل ميكنيم:
«اَجْمَعَ الْعُلَماءُ عَلي وُجُوبِ مَعْرِفَةِ اللهِ وَصِفاتِهِ الثُبُوتيَّةِ وَما يَصِحُّ عَلَيْهِ، وَما يَمْتَنِعُ عَنْهُ، وَالنُّبُوَّةِ وَالْاِمامَةِ وَالْمَعادِ بِالدَّليلِ لا بِالتَّقْليدِ» (شرح باب حادي عشر/6).
[يعني دانشمندان اسلام به اتفاق آراء ميگويند كه هر فرد مسلماني بايد عقيده خود را نسبت به مسائل خداشناسي، و صفات او و موضوع نبوت و امامت و معاد روي دليل و برهان استوار سازد، هرگز جايز نيست در اين مسائل تقليد نمايد.]
لزوم تحقيق در مسائل اصولي اسلام قدرت روحي و فكري و وسعت شعاع ديد اسلام را ميرساند كه ميخواهد جامعه انساني، در اين مسائل خود فكر كند، و پيرو منطق و استدلال باشد، و در نتيجه سطح افكار بالا برود و يك مشت سود جو به عنوان متخصص در مسائل عقايد، افكار و روح مردم را قبضه ننمايند، اسلام با كمال شهامت به مردم در اين مسائل حق دخالت و فكر داده است.
امروز دستگاه روحانيت مسيح به پيروان خود اجازه نميدهد كه در مسائل اساسي آئين كنوني مسيح مانند «تثليث» و پسر بودن حضرت مسيح و امثال آن ابراز نظر كنند و مريدان را تحت عنوان «اسرار مگو» و «رمز مسيحيت» از تفكر آزاد باز ميدارد.
راستي اين منطق كجا و منطق قرآن كجا زيرا اين كتاب آسماني كساني را كه بي جهت از روش گمراه كننده پدران پيروي مينمايند چنين مذمت ميفرمايد:
«بَلْ قالوُا اِنّا وَجَدْنا آباءَ نا عَلي اُمَّةَ وَ اِنّا عَلي آثارِهِمْ مُهتَدُونَ. وَكَذلِكَ ما اَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذيرٍ اِلّا قالَ مُتْرَفوُها اِنّا وَجَدْنا آباءَنا عَلي اُمَّةٍ وَ اِنّا عَلي آثارِهِمْ مُقْتَدوُنَ. قالَ اَوَلَوْ جِئْتُكُمْ بِاَهْدي مِمّا وَجَدْتُمْ عَلَيْهِ آباءَكُمْ قالوُا اِنّا بِما اُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِروُنَ.» زخرف/22، 23و 24
يعني: [مشركان آئين خرافي خود را روي تقليد از پدران توجيه ميكنند و ميگويند ما پدران خود را بر آئين (بت پرستي) يافتيم و از پي آنها خواهيم رفت. (تو اي رسول خدا از جوابي كه به تو ميگويند دلگير مباش) ما بنقاط مختلفي پيامبراني اعزام كرده ايم و به آنها همان جوابي را كه به تو ميگويند نيز دادهاند و چنين گفتند كه ما پدران خود را بر آئين (بت پرستي) يافتيم و از آئين آنها پيروي خواهيم نمود.
در جواب آنها بگو اگر ديني بهتر از آنچه از پدران شما، به شما رسيده، بياورم، باز از آئين پدران پيروي مينمائيد؟ آنان از روي لجاجت ميگويند ما آئين شما را انكار ميكنيم.]
: آية الله جعفر سبحاني
مربي نمونه
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.